خانهی خالی
بعد از فارغ التحصیلی از دبیرستان هر کدام از دوستان همکلاسی پی سرنوشتشان رفتند. گاهی در خیابان یا گذری همدیگر را بعد سالها ملاقات میکردیم. از هم زیاد خبر نداشتیم تا زمان کرونا، که به همت یکی از دوستان با مرام بیشتر دوستان پیدا شدند و در گروهی واتساپی جمع شدند.
گروه در زمان کرونا بسیار شلوغ و نشاط آور بود، چون همه در خانه بودند و خانه خالی نبود. دیگر کار و زندگیشان شدهبود گوشی. دیگر کارمند وخانه دار نداشتیم، با هم گپ میزدند. گروه خوبی بود؛ بیشتر از حال و احوال هم خبردار میشدیم. ازدواج فرزندان، مرگ عزیزان، همه و همه ما را به هم نزدیکتر کرده بود.
بعد از چند وقت کرونا تمام شد و زندگی به روال گذشته برگشت. گروه خلوت ترشد. در این میان یکی از دوستان پسرش ازدواج کرد و ما هم در مراسم ازدواج پسر او شرکت کردیم.
تنهایی
دیگر از او خبر نداشتم، در گروه کمرنگتر شدهبود، اگر قراری میگذاشتیم نمیآمد. برایش زنگ زدم، دیگر مثل سابق نبود، گفت: بعد از ازدواج پسرش افسرده شدهبود و به پزشک مراجعه کردهبود و دارو مصرف می کرد. از ناراحتیاش غمگین شدم و به یاد آشیانه خالی افتادم. مشکلی که بیشتر پدر و مادرها بعد از ترک فرزندانشان دچارش میشوند. دوست داشتم در بارهاش بدانم و راه پیشگیری از آن را یاد بگیرم. چون این ماجرا خواه ناخواه برای من هم اتفاق میافتاد.
زمان سندرم آشیانه خالی
همیشه عادت کردن به هر چیزی باعث می شود که ترک آن عادت مشکلی برایمان فراهم کند، پر بیراه نیست این ضرب المثل که ترک عادت موجب مرض است. وقتی فرزندی را از دست می دهیم چه از جهت فیزیکی یا غیر از آن، خانه را خالی میبینیم چون که احساس تنهایی میکنیم. بعد از رفتن بچه ها یک روز صبح بیدار میشویم و میبینیم که تنهاییم و این حس ناخوشایند حالمان را بد می کند. انگار برای خودمان زندگی نکرده بودیم که اینچنین خود را میبازیم. به دنبالش:
دچار پریشانی احساسی میشویم
شاید دیدن عکسی شما را به سمتی ببرد که با این آزادی و فضای خالی چه میکنید. بی انگیزه میشوید و حال چیزی را ندارید.
هدف از دست مان میرود
ندیدن فرزندان و کاری برایشان انجام ندادن باعث میشود که احساس تنهایی کنید. دیگر علاقهی همیشگی خود را به همه چیز از دست می دهید.
نگرانیم که دیگر نتوانیم کنترل کنیم
دور بودن آنها باعث میشود که خیال کنید دیگر کنترلی روی آنها ندارید، به خاطر همین دوست دارید که آنها را چک کنید. همیشه با بهانه ای از احوالات آنها با خبر بودید. اما دیگر چنین فرصت نزدیکی پیدا نمیشود.
اضطراب
دلواپسیها و مشکلات کوچک را بزرگتر از آن چه هست می پندارید و خود را مضطرب میکنید. دوری از آنها سبب می شود که فکرتان به هزار راه بد برود.
افسردگی
در طول زندگی با فرزندان خود حس و انگیزهی خوب داشتن سبب میشود که بعد از رفتن آنها این حس دچار مشکل میشود که باعث غم و اندوهی عمیق میشود که بعد آن همراه با افسردگی است. انگار موتور شادی شما خراب میشود.
چه مدت زمانی طول میکشد در سندرم آشیانه خالی بمانیم؟
برای هر پدر و مادری متفاوت است، سه ماه می تواند مدت زمان تجربهی چنین احساسی باشد ولی برای بعضی والدین شاید مدتها طول بکشد. دوست دارید خود را در این حس بد نگاه دارید، باید بیرون بیایید.
سندرم خانه خالی چند مرحله دارد؟
اندوه: زمانی که خانه خالی میشود، غمگین میشویم و اشک مان دم مشک مان است و هر چیزی باعث می شود که اشک بریزیم. دلتنگ هر چیزی می شویم، نکته گیر و زود رنج میشویم.
تسکین: بعد از چند ماه این حس بهبود مییابد. این حالت همیشگی نیست و نباید همراهمان بماند.
شادی: شاید حس این آزادی که میتوانید برای خودتان کارهایی انجام دهید، حالتان را خوش کند. از طرفی یک حس دیگری کنار این تلخی با شما همراه می شود که کمی شیرین است و حتما نجات تان می دهد؛ حس آزادی که میتوانید برای خودتان وقت صرف کنید.
آیا تمام پدر و مادر ها به این نوع سندرم آشیانه خالی واکنش نشان می دهند؟
هر کدام از پدر و مادر ها واکنش شان با هم فرق میکند، البته در این میان بعضی ها حساس ترند.
والدین هلیکوپتری
در این میان پدر و مادر هایی پیدا می شوند که همانند هلیکوپتر بر سر فرزندانشان پرواز میکنند تا هیچ مشکلی دور آنها اتفاق نیفتد. هرچه پدر و مادر وقت بیشتری با فرزندان بگذرانند، این چالش سخت تر می شود. تمرین این که پدر مادر هلیکوپتری نباشد، میتواند کمک بزرگی کند.
چگونه با مشکل آشیانه خالی مقابله کنیم؟
۱-روابط اجتماعیمان را گسترش دهیم. این روش می تواند به شیوه ی مختلفی انجام شود، در گروه کتابخوانی، مشارکت در امر خیر، دیدن و مهمانیهای دوستانه و بسیاری از مواردی که خودتان میتوانید آن را پیدا کنید.
۲-به دنبال کسی برای مشاوره باشیم. کمک از فردی که این مسیر را گذرانده و یا حل کرده بسیار موثر است.
۳-برنامه ریزی برای خودمان انجام دهیم. برنامه های ساده و متنوعی برای خودتان بگذارید که زمانتان بدون دلواپسی همراه شود.
۴-مشغولیات و شغلی برای خود دست و پا کنیم. سرگرمی های مختلف می تواند کمک بزرگی در این راه برای شما داشته باشد.
۵-ازخودتان بیشتر مراقبت کنید. به سلامتی جسم و روح تان اهمیت بدهید. ورزش فکری و بدنی خود را جدی بگیرید و به غذاهای خود توجه کنید.
۶-روی نقطههای قوت خود تمرکز داشته باشید. همه آدمها علاوه بر نقاط ضعف شان، سرشار از نقطه های قوتی هستند که باید آنها را ببیند. به آنها توجه بیشتری کنید.
۷-با فرزندان خود در تماس باشید. تماسهای کنترلی را قطع کنید و ارتباط نزدیک صوتی یا تصویری کوتاهی بدون اینکه نگرانی و اضطرابی به فرزندان تلقین کنید، داشته باشید.
تجربه شیرین من
در مسیر زندگی هر کسی اتفاقهایی میافتد که درس هایی برایش دارد. انگار هر کسی درس خود را می خواند و امتحان خود را می دهد. تجربهی خاص من همانند قندی وجودم را شیرین کرده است. نوشتن آن هدیهی ارزشمندی است که باعث شده، به خودشناسی برسم و بهتر در برابر ماجراهای زندگی واکنش نشان دهم. فکر می کنم؛ بزرگ تمام مهارت ها نوشتن است. نوشتن که مونست شد، همه چیز را با آن به دست میآوری. این نقطه فقط رسیدنی ست .
4 پاسخ
سلام گلی خانم
تو این لینک از شما نوشتم :
https://zeinabghahremani.ir/300-golnesamoudi/
ممنون خانم قهرمانی عزیز شما بسیار خلاقید.
من کارشناسی ارشد که قبول شدم و رفتم تهران. مادرم دچار این علایم شده بود. خوشبختانه با برنامه ریزی و این که برای خودش برنامه بچینه اوضاعش درست شد.
واقعن خیلیها در اطرافمون دچار این بیماری شدند و خبر ندارند. از توجه شما ممنون و متشکرم.