نوشتن در پیری
تا زمانی که جوانی، انگار در سرت افکاری دور میزند که تو هرگز پیر نمیشوی و همین طور میمانی، شاداب و سرزنده. فاصله کودکی تا جوانی کمی طولانی میگذرد، اما از آن به بعد انگار سیر صعودی دارد، پلک میزنی و می بینی دوران کهنسالی آمده، در من اینگونه بود. جوانی، ماجراجویی، یادگیری و آموزش. چه لحظاتی که قدر آن را دانستیم و چه زمانی که چون پرندهای فرصت از دست مان پرید.
حکایت این متن، داستان من است. داستان چگونه بودن، چگونه شدن و چگونه ماندن.هر کسی به اقتضای تربیت و خانواده و الگویش، شالوده وجودیش شکل میگیرد. من در یک خانواده معمولی با یک پدر مغازهدار و مادر خانهدار چشم به جهان گشودم؛ البته با چند خواهر و چند برادر.
نمیگویم اهل فضل و کمالات بودهام، اما دور از کتاب و مکتب هم نبودم. میدانستم کتاب چیست و کتاب خواندن کدام است. پدر تا کلاس ششم آن زمان درس خوانده و روزنامه و بعضی از کتابهای خاص همدمش بود، چون دیوان حافظ و مرثیه درباره امام حسین و مادر با آنکه سواد قرآنی داشت اما کتاب خواندن را دوست داشت و برایم داستان میخواند. این گونه کودکیم آغازید.
حالا من ۵۳ سالهام. خواندن و نوشتن را دوست دارم و نوشتن را بهترین رفیق خود میدانم. آنچه در متن زیر میخوانید حاصل تجربیات خود و تحقیقاتی که در این مورد انجام داده ام.
۱-نوشتن وعزت نفس
تولید هورمون آندرفین مغز که باعث افزایش عزتنفس میشود با نوشتن در دوران پیری افزایش پیدا میکند چون اعتمادبهنفس فرد را بالا میبرد. این کار احتیاجی به مدرک ندارد در هر شرایطی و با داشتن هر احساسی میشود نوشت. تنها با یک قلم،کاغذ وکلی خاطره ی برجا مانده میشود شروع کرد. زمانیکه نوشتن را آغازیدم، فکر میکردم؛ نمیشود. من مگر میتوانم بنویسم؟ از کجا و از چه چیزی شروع کنم؟ابتدا از کلمات شروع کردم. خوب می دیدم و مینگاشتم. چیزهای ساده مانند درخت، گل، در، کتاب همه جزو نوشتههایم بودند. بعد جملات را به آن اضافه کردم، با هر کلمه جملهایی را یاد داشت میکردم. و این گونه شد که هزاران جمله داشتم. کتابی از جملاتی رنگارنگ و زیبا. دیگر توانمندی خود را دیدم و با جملاتم که از احساس درونیم سرچشمه می گرفت، دوست شدم.
۲- نوشتن و زمان
اولین کاری که برای نوشتن باید انجام داد نظم و زمانی مشخص است که سبب میشود این کار در دوران پیری ملکهی ذهنت شود، فرقی نمیکند که چه مقدار و چند خط باشد مهم انجام دادن آن در زمانی معین است. این نظم در تمام کارهایت اثر میگذارد و عادتی مثبت در تو شکل می گیرد. نکتهی مهم برای من این بود که زمان را میسنجیدم، برای نگاشتن جملهها زمان تعیین میکردم. مثلا ده جمله در پنج دقیقه و اینگونه با زمان عهدی شیرین میبستم و منظم میشدم.
۳- نوشتن و تفکر و ارتباط موثر
درایام پیری شاید گفتن کلمات کمی سخت باشد البته این روش برای دوران جوانی هم بسیار کاربرد دارد که قبل از گفتن مطالب آن را ابتدا بر ر روی کاغذ آورده به آن بنگریم وبعد آن را به زبان بیاوریم. این روش سبب میشود که کلمات از یاد رفته به خاطرمان برمیگردد.با این تمرین توانستم، تمام احساسات درونیم را به روی کاغذ بیاورم و بهتر آنها را ببینم و بعد از آن زیباتر بتوانم دربارهاش سخن بگویم. در این تمرین نباید زیاد درگیر نکات دستوری و فعل و فاعل بود، تنها ابراز آن مهم است. بعد از تمرینهای مکرر بهتر میشود.
۴- نوشتن و ضریب عاطفی
با قلم دوست بودن سبب میشود که ایام پیری مولفهی ضریب عاطفی ما شکل بهتری به خود بگیرد. ضریب عاطفی یا هوش هیجانی دارای چهار ویژگی زیر است.
۱- خود مدیریتی: کنترل به موقع احساسات
۲-خودآگاهی: یعنی شما بهتر از هر کسی افکار خودتان را میشناسید.
۳-آگاهی اجتماعی: داشتن این گزینه سبب میشود تا بهتر با دیگران همدل باشیم و مسائل آنها را بفهمیم.
۴- مدیریت روابط: با این مهارت میتوان ارتباط بهتری با دیگران برقرار کرد و فرد تاثیرگذاری برای دیگران بود.
درضمن این نکته قابل ذکر است که داشتن هوش هیجانی(ضریب عاطفی) میتواند به سلامت جسم و درک احساسات و کنترل استرس به ما کمک کند. وقتی به جایی میخواهم بروم، قبل از آن بیشتر صحبتهایی که حدس میزنم که بیان کنم را مینویسم؛ این جور نوشته میتواند، چهارنکته هوش هیجانی را دارا باشد؛ یعنی بتوانم با دیدن افکارم بر روی کاغذ هم بوانم چگونه احساساتم را بیان کنم وراه همدلی را پیدا کنم و در کل اشراف به رفتارم داشته باشم.
۵- از بین بردن استرس
نوشتن می تواند هم در شادی و هم درغم به ما کمک کند. ثبت لحظات شاد برای مان آن زمان را جاودانهتر می کند. اگر احساساتمان را درست بر کاغذ بیاوریم و آنرا به عبارتی ببینیم. بهترمیتوانیم بر آن کنترل داشته باشیم. من با تمرین بیشتر در زمان خشم و ناراحتی می توانم با بروز احساساتم و علت حال بدم کمی زمان آشفتگیام را کمتر کنم.
۶- ورزش افکار
همانطوری که جسم به ورزش احتیاج دارد و سلامتی بدن با ورزش تضمین میشود. روح هم به ورزش نیاز دارد. ورزش منظم فکر که با نوشتن انجام میشود. نگاشتن نظمی در افکار می دهد که سبب میشود بهتر بیندیشیم و زیباتر عمل کنیم.
۷- نگارش و خلاقیت
خلاقیت رکن اصلی پیشرفت در هر کاری است. هر زمانی که ایدهای نو به ذهنتان آمد. آن را فورا بنویسید تا آن ایده فرار نکند و فراموش نشود.با ثبت این ایده و افکار در سنین بالا تمرکز کهنسالان بهتر میشود.
۸- مراقبه
گوشهای خلوت و دنج به دور از نشخوار ذهنی با یک قلم و کاغذ به هر کجا که میتوانی سفرمیکنی.آرام میشوی و متمرکز رفتار میکنی. مراقبه یعنی نوشتنی که تو را به خود درونت نزدیک میکند. در سنین بالا این محیط خلوت به خاطر تنهایی و خالی شدن خانه از فرزندان بیشتر فراهم است، چه بهتر که به مکانی زیبا برای مراقبه تبدیل شود.
۹- خواندن
خواندن و نوشتن همانند یک برادر و خواهرند؛ به هم وابسته و مرتبط. در دوران پیری بهترین فرصت است که از روی روزنامهها و کتابها رونویسی شود. تا لغات وکلمات بیشتری در ذهن قرار بگیرد.
۱۰- تنهایی
بیشتر سالمندان از تنهایی، ضعف حرکتی برای بیرون رفتن و ورزش کردن شکایت می کنند. بهترین رفیق تنهایی نوشتن است، اگرچه این مطلب پیر و جوان ندارد. در زمان تنهایی با یک قلم و کاغذ به مهمانی نوشتن بروید و هر چیزی را که به ذهنتان می رسد بنویسید.این کار گذشت زمان را برای شما شیرین می کند.
۱۱- دیدن
همیشه نوشتن با دیدن ارتباطی مستقیم دارد. اگرچه سن پیری و ضعف بینایی همراه همیشگی هم هستند ولی دیدن واقعی آن چیزی است که به خاطر میسپاریش. وقتی نتوانستی خوب ببینی، از خاطرههای دیده شده بنویس.فرقی نمی کند تلخ باشد یا شیرین. تنها آن را یا د داشت کن.
۱۲- شنیدن
بسیاری از سالمندان به خاطر ضعف شنیدن نمیتوانند بسیاری از مکالمات را خوب بشنوند. اما آنها میتوانند از حافظه شنیداری خود در زمان جوانی استفاده کنند. از صدا های خوشی که میشنیدند، از حرف هایی که میگفتند. تنها کافی است که این کار را با نظم انجام دهند. نوشتن حتی یک جمله میتواند تاثیر فوق العادهای در روحیه ی آنها داشته باشد.
نکات پایانی
یکی از مسائلی که سالمندان را از کارهای خلاقانه دور میکند چسبیدن به تلویزیون است که صد البته برای تمام سنین این مشکلات را بوجود میآورد. بنابراین باید زمان، در دیدن تلویزیون کنترل شود. البته فهرست بالا شاید انجام دادنش آسان به نظر برسد، اما کهنسالی و ناتوانی میتواند حتی نوشتن کلمه ای را برایشان سخت کند. بنابراین هر کسی در انجام دادن این عناوین توان بدنی و ذهنی اش بسیار مهم است. شاید بعضی از سالمندان ما نه توان دیدن، شنیدن و نوشتن داشته باشند، برای آنان کافی است دستگاه ضبط صدایی فراهم شود تا هر زمان که دلشان خواست خاطره ای یا جملهای را ضبط کنند.
ادامه دارد
4 پاسخ
سلام
مطلب جالبی بود و من دوست داشتم.
گلی جان امیدوارم این عطش نوشتن مثل اینروزها همیشه همراه شما باشد.
و با نوشتن شاهد ثبت تجربیات بینظیر بیشتر از سمت شما باشیم.
موفق باشید
سلام عزیز دلم معلم زیبای من، ممنون که به سایتم سر زدید ومطلبم را خواندید.
خانم موعودی نازنینم تو رو خدا چرا اینقدر از کهنسالی و پیری میگین آخه؟ شما گل همیشه بهارین❤ ولی با این دیدگاه کاملا موافقم؛ نوشتن آدمو همیشه جوون نگه میداره. منم از صفحات صبحگاهی و آزادنویسی مدد میگیرم واسه اینکه راحتتر بنویسم. البته بهتره بگم من با صفحات صبحگاهی، باری که روی مغزمه رو کم میکنم و یه کوچولو دوپامیندرمانی میکنم، بعدش میرم سراغ آزادنویسی و به کمک اون تفکر میکنم. واقعا نوشتن یه نوع عبادت محسوب میشه. راستی اینم پست دیروزمه که راجع به آزادنویسی نوشتم؛
https://sabamadadi.ir/3374/daily_writing_and_self_assessment/
ممنون صبا گلی من که اومدی به سایتم، دیدم سایتم بوی گل میده. بگو که صبا جانم اومده.