برنامه
آیا شما یک برنامه ریزی سالانه یا ماهانه یا هفتگی دارید؟
اگرچه این برنامهها میتوانند ما را هدفمند کنند. ولی این دیگر بستگی به خود شخص دارد که چقدر جدی با این مقوله رفتار کند. صحبت من یک برنامهریزی کلان و بزرگ نیست. که شاید فکر کنید دست نیافتنی و نا ممکن باشد. بلکه یک برنامهی کوچکی است که سر انجامش به نظمی درونی و بیرونی ختم میشود.
نام این برنامه را بهرهوری از زمان مشخص و تعیین شده قرار میدهیم. که از شلوغی و تداخل این کارها جلوگیری کنیم. مثلن هرکسی بهتر میداند که چه تایمی برای ظرف شستن یا حمام کردن و کتاب خواندن و تمیزکردن خانه میگذارد، چقدر است.
اگر به ظرف شستن خود ۱۵دقیقه زمان بدهد و برای حمام کردن و کارهای دیگر هم همینطور، بازدهی کارش بسیار زیاد می شود. درپایان روز لیست کارهایی را که مفید آن را انجام داده،بیشتر مورد رضایتش میشود. ما اگر زمان کارهایی را که انجام میدهیم ندانیم و همه را هرچه پیش آمد خوش آمد بدانیم. درپایان کار از خودمان راضی نیستیم.
و حس خستگی و نا امیدی به سراغ مان میآید. بنابراین آن چه که مهم است مقدار کار مفیدی است که در زمان خودش انجام شده است. نه تعداد پشت هم و نیمه کاره، که ندانیم سرش یاتهش کجاست. اگر بدانیم وقت کتاب خواندنمان ۱۵دقیقه است. دراین میان به سراغ گوشی و کارهای اضافهی دیگری نمیرویم.
به نظر من بهرهوری از زمان یک جور تعهد کوچک به خود است که ببینیم چقدر بر سر حرفمان هستیم و حرفمان، حرف است. بهرهوری از زمان بهترین تمرین میتواند باشد که ما را مرحله به مرحله به اهداف زندگیمان برساند. اگر قطرهی دریا نامش دریا نیست اما جزیی از دریاست و ما این برنامهی کوچک را باید در زندگیمان جدی بگیریم. به نظرم در زندگی از تمام برنامهی کوچکی که درمسیر موفقیتمان قرار میگیرد باید استفاده کرد و آن را تجربه کرد. از تجربهکردن کسی ضرری نمیبیند، نهایتش اگر جوابی منفی داد دیگر تکرارش نمیکند.